انتخاب عشقی و تکمیل کار ناتمام کودکی

انتخاب عشقی و تکمیل کار ناتمام کودکی

انتخاب عشقی و تکمیل کار ناتمام کودکی

هرکودک دو خواسته اصلی دارد: ۱- عشق پدر و مادر ر ا دریافت کند. ۲- پدر و مادرش
به یکدیگر عشق بورزند.
بسیاری از ما در کودکی خود نتوانسته ایم به این دو خواسته ی اصلی خود برسیم ودر این باره ناکام شده ایم. بنابراین همیشه این دو خواسته در بزرگسالی هم ما را همراهی می کند و مثل این است که ما یک کار ناتمام داریم که باید تمام شود. به ویژه در انتخابهای عشقی خود سعی می کنیم به این دو خواسته اصلی خود پاسخ دهیم و ناکامی خود را از بین ببریم. بنابراین در بزرگسالی به طور ناخودآگاه شرایطی را بازسازی می کنیم، که به ما برای به اتمام رساندن این دو هدف ناخودآگاه و ناتمام کمک کند.
اصولاً به یکی از چند روش زیر الگوهای کودکی را تکرار می کنیم.

۱– اگر عشق یا توجه زیادی از یکی از والدین دریافت نکرد ه ایم ، ممکن است به کسی علاقه مند شویم که او نیز به مانند همان والد، عشق و توجه کافی به ما نداشته باشد و به این طریق باعث شود تا ما بیش تر تلاش کنیم تا عشق و توجه او را بدست آوریم.
مثال:
سارا زنی سی ساله است که به طور ناخود آگاه از مردان انتقادگر و کنترل کننده خوشش می آید. او با مردی ازدواج کرده که مدام از او انتقاد میکند و با انتقادهای خود به او این احساس را می دهد که همسر خوبی نیست، باهوش نیست و لازم است خودش را تغییر دهد. او حتی، تنها به خاطر خواسته ی شوهرش، بین یاش را هم جراحی کرده است. از سارا خواسته شد تا فهرستی از ویژگی های پدر و مادرش تهیه کند. ویژگی های مادر سارا عبارت بودند از: انتقادگر، سختگیر، طعنه زن، دمدمی، کمال گرا و عصبانی. سارا پس از تهیه فهرست متوجه شد که همیشه به طور ناخود آگاه به مردانی علاقه مند می شده که دارای ویژگی های مادرش بوده اند. مادر او زنی سرزنش کننده و انتقادگر بوده است. سارا با علاقمند شدن به مردانی با ویژگی های مادرش، سعی در
بازسازی رابطه ی خود با مادر داش ته است . رابطه ای که در آن سخت تلاش کند تا باهوش،
زیبا و خوب باشد. گویی هنوز با خود می اندیشد که شاید این بار بتوانم
کاری کنم که مادرم سرزنشم نکند . ممکن است بتوانم کاری کنم که او فکر کند خوب هستم. سارا هنوز نیاز به تأیید مادر دارد و چون در کودکی هرگز نتو انسته این تأیید را بدست آورد، سعی می کند در رابطه با همسرش این کار ناتمام دوران کودکی را به پایان برساند.
۲- اگر از یکی از والدین عصبانی و خشمگین باشیم، این امکان وجود دارد که جذب کسی شویم که برخلاف آن « والد » به ما عشق بورزد ، اما ما او را طرد کنیم یا دلش را بشکنیم، تا هم خشم خود را نشان داده باشیم و هم او را مجبور کنیم تا تلاش کند که « عشق و توجه ما » را بدست آورد.
مثال:
پدر و مادر فهیمه وقتی که او پنج ساله بوده از هم جدا شده اند. فهیمه تحت نظارت مادرش بزرگ شده است. در این مدت پدرش بسیار به ندرت به دیدن او رفته و تماس چندانی با او نداشته است. پدرش تقریباً او را فراموش کرده است و بیشتر به زندگی شخصی خود و فرزندان ازدواج دومش توجه دارد. اکنون که فهیمه می خواهد ازدواج کند، وقتی برایش خواستگار می آید، تا آنجا
با او پیش می رود که مطمئن شود که پسر واقعاً خواهان ازدواج با اوست؛ سپس به او جواب
رد میدهد و با او به تندی و خشونت برخورد می کند. فهیمه با طرد خواستگارهایش، در واقع پدر خودش را به خاطر این که او را ترک کرده تنبیه می کند. او با این کار خود گویی به آنها می گوید: فهمیدید که طرد شدن چه احساس بدی است؟! حالا می فهمید که من چه احساسی داشتم.
۳- به کسی علاقه مند می شویم که شبیه یکی از والدینمان باشد و سعی می کنیم تا زندگی او را نجات دهیم تا بدین وسیله آن « والد » را خوشحال کرده باشیم.
مثال:
ظاهراً شیرین از مردان معتاد خوشش می آید. او اکنون در آستانه ی ازدواج با یک معتاد است . در جلسات مشاوره معلوم شد که پدر او مرد کاری، سخت کوش و مهربانی بوده است، که به تریاک اعتیاد داشته است. شیرین مانند دیگر اعضای خانواده، اعتیاد پدر را پذیرفته بود؛ اما در عین حال همیشه سعی می کرد به نحوی اعتیاد پدر را از دیگران پنهان کند. او پدرش را خیلی دوست داشت ، اما در عین حال هرگز موفق نشد کاری کند که پدرش اعتیاد خود را کنار بگذارد. شیرین ۱۱ ساله بود که پدرش به دلیل سکته ی قلبی فوت کرد. شیرین پایان زود هنگام زندگی پدر خود را با اعتیاد او ارتباط داده بود. او می خواهد این پایان غم انگیز را به گونه ای تغییر دهد. او می خواهد با ازدواج با یک معتاد او را نجات دهد و باعث شود که آن پایان غم انگیز دیگر تکرار نشود.
۴– اگر یکی از والدین ما شاد نبوده و یا مورد محبت و توجه واقع نمی شده، ممکن است جذب فردی شبیه به او شویم؛ تا با عشق خود به او و دیگران ثا بت کنیم که آن والد دوست داشتنی بوده و باید مورد محبت وتوجه واقع می شده است.
مثال:
احمد از شیوا خوشش می آید و می خواهد با او ازدواج کند. شیوا دختری است که احساس ناامنی دارد، آسیب پذیر است و از مردم می ترسد. احمد نسبت به شیوا حس حمایت قدرتمندی دارد و می خواهد به او احساس دوست داشتنی بودن، بدهد. گذشته ی احمد روشن کننده است. پدر احمد پانزده سال پیش همسر و فرزندانش را ترک و با منشی خود ازدواج کرد. مادر احمد بعد از این واقعه از لحاظ روحی بسیار آسیب دیده و احساس بی کفایتی می کرد. او دیگر ازدواج نکرد. احمد در آن زمان یازده ساله بود. او احساس ناامیدی و ترک شدگی مادر را به خوبی درک می کرد. در آن زمان او به طور ناخود آگاه تصمیم گرفت تا به مادرش ثابت کند که دوست داشتنی است . گویا او با عشق ورزیدن و ازدواج با دختری شبیه به مادرش م ی خواهد به مادرش بگوید که
دوست داشتنی است و به پدرش هم ثابت کند که در ترک مادرش اشتباه کرده است.

۵- ممکن است به رابطه ای وارد شویم که از ازدواج پدر و مادرمان بهتر نباشد، تا از پدر و مادر خود خوشبخت تر نباشیم.
مثال:
سعید ۲۷ ساله در یک خانواده ی پرتشنج بزرگ شده است. پدر و مادر سعید با هم تفاهم ندارند . سعید بارها شاهد دعوا و مرافعه ی آنها بوده است . سعید می خواهد با مریم ازدواج کند. سعید می داند که مریم زود عصبانی می شود اما با این حال می خواهد با او ازدواج کند. هنگامی که از او پرسیده شد که آینده ی ازدواج خود را چگونه می بینی؟ در پاسخ گفت: « چیزی شبیه به زندگی پدر و مادرم »
از او پرسیده شد که آیا فکر نمی کنی حق تو از زندگی بیشتر از یک زندگی همراه با مرافعه باشد؟
پاسخ داد: «حق من از زندگی بیشتر از حق پدر و مادرم از زندگی نیست».

توجه:
شناختن تأثیر ناخود آگاه بر انتخابهای عشقی ما نیاز به بررسی تخصصی دارد. در صورتی که احساس می کنید یکی از این الگوها در شما تکرار می شود، لازم است که برای روان درمانی یا روانکاری اقدام کنید. معمولاً شناخت صحیح این الگوها به دقت و تخصص فراوانی نیاز دارد. هرگز از کمک تخصصی برای درک تأثیرات ناخود آگاه بر انتخابهای عشقی، پرهیز نکنید.

 

انتخاب عشقی و تکمیل کار ناتمام کودکی

برچسب ها

انتخاب عشقی ( 2), انتخاب عشقی و تكمیل كار ناتمام كودكی ( 1), تكمیل كار ناتمام كودكی ( 1), کودکی ( 1),