برخورد با عشق
برخورد با عشق
رویارویی با عشق از آنجا که هیجان زیادی را در انسان به وجود می آورد، امر آسانی نیست. برای این که رویارویی و برخورد با عشق را بهتر تصویرسازی کنیم، از یک استعاره کمک می گیریم. « گاو بازی » یک سنت قدیمی اسپانیایی است، که هنوز دوام دارد.
برخورد با هیجان عشق همانند بازی با گاو است. در گاو بازی ما شاهد یک گاو وحشی هستیم که پرده ای صورتی رنگ یا قرمز رنگ او را تحریک می کند. گاو باز سعی می کند با تحریک گاو، در ابتدا او را خسته کند و بعد به قتل برساند. گاو بازی نمادی است از رویارویی عقل با نفس، نمادی است از رویارویی اندیشه با هیجان و کشتن گاو نمادی است از پیروزی عقل بر نفس و پیروزی اندیشه بر هیجان. گاو باز یک قهرمان است، چرا که توانسته است بر نفس غلبه کند و هیجان خود را مهار کند. گاو باز یادآور مهر در آیین میترائیسم است، که گاو را کشت و به جاودانگی دست پیدا کرد.
در عشق ما شاهد یک قسمت هیجانی شدید هستیم. بنابراین برخورد با هیجان عشق می تواند همانند برخورد با یک گاو باشد. گاو باز از رویارویی با گاو نمی هراسد. او وارد میدان می شود تا گاو را مهار کند. انسان عاشق در صورتی که از عشق نهراسد، وارد میدان عشق می شود و آنگاه است که با هجوم وحشیانه ی هیجان عشق رو در رو خواهد شد. هیجانی که به رنگ قرمز و صورتی که همان رنگ تمایلات جنسی است، حساس است. گاو باز در عین حال که گاو را به خود می خواند، از دست گاو می گریزد و مراقب است که آسیب نبیند و در عین حال به آرامی سعی می کند که گاو را خسته کند و نهایتاً گاو را می کشد. وقتی که سعی کنیم هیجان عشق در عین حال که بروز پیدا می کند، کنترل شود؛ باعث می شویم که هیجان عشق آرام بگیرد. تیرهای منطق و استدلال که بر پیکره ی هیجان عشق وارد می شود، هیجان را آرامتر و سر به زیرتر می کند و نهایتاً آنچنان هیجان را از پا می اندازد که بتوان بر آن فائق آمد. انسانی که عاشق شده باشد و از پس هیجان آن بر آمده باشد بی آنکه آسیب ببیند، به حقیقت یک قهرمان است.
برخورد با عشق
ارسال یک پاسخ