افسانه هایی درباره ی عشق
افسانه هایی درباره ی عشق
الف – عشق بر همه ی مشکلات غلبه خواهد کرد.
همگی ما در اعماق وجود خود به طور اسرار آمیزی این افسانه را باور داریم که: اگر واقعاً عاشق باشیم، خوشبخت خواهیم شد و بر تمامی مشکلات غلبه خواهیم کرد.
مثلاً باور داریم که اگر عاشق باشیم، دیگر اهمیتی ندارد که:
– او مشروبات الکی می نوشد.
– تمام وقت از من انتقاد می کند.
– شغلی ندارد و دو سال اخیر هم بیکار بوده است.
– خلق و خوی بدی دارد و یک دفعه منفجر می شود.
– مدام به زنهای دیگر نگاه می کند.
– مشکل می تواند احساسات و عواطف خود را بیان کند.
– خانواده اش مرا قبول ندارند.
– هنوز به معشوق قبلی خود فکر می کند.
– معتاد است.
– تفاوت سنی ما زیاد است.
– دور از یکدیگر زندگی می کنیم.
واقعیت عشق با افسانه، بسیار فرق دارد. عشق پایه و اساس یک ازدواج خوب است، اما اگر قرار باشد که رابطه زنده بماند و رشد کند، به چیزی به مراتب بیشتر از عشق احتیاج هست. رابطه به جز عشق به « تعهد » و « تفاهم » نیاز دارد.
ب – عشق همه ی نیازهای ما را درک و برآورده می سازد.
بسیاری از ما فکر می کنیم که وقتی بین دو نفر عشق وجود دارد، به این معنی است که در سکوت و به طور خود جوش بسیاری از نیازهای ما درک و برآورده می شود.
مثلاً معتقدیم که اگر عشق وجود داشته باشد:
– او می فهمد که من چه می خواهم.
– می تواند ذهن مرا بخواند.
– توقعات پنهانی مرا درمی یابد.
– زمانی که غمگین هستم، مرا شاد می کند.
– زمانی که بیمارم، باعث بهبود و سلامتی من م یشود.
– زمانی که اعتماد به نفسم را از دست داده ام، کاری می کند که احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کنم.
– مشکلات زندگی مرا حل می کند.
– در هم هی کارها و علایق با من یار است و مرا همراهی می کند.
– نیازی به گفتن نیست، او خودش می فهمد.
– در سکوت همه چیز بیان می شود.
– حقیقت این است که بسیاری از ما به طور ناخود آگاه باور داریم که در عشق حقیقی موارد بالا باید وجود داشته باشد و اگر همسر ما یا معشوق ما برخلاف موارد بالا احساس می کنیم که عشق او به ما حقیقی و کامل نیست و از او عصبانی و دلخور می شویم .
این افسانه باعث می شود که ما از همسرمان توقع داشته باشیم، کا رهایی را انجام دهد که باید خودمان انجام دهیم. چرا که فکر می کنیم عشق ما یک عشق حقیقی است. مثلاً فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، به جای درمان خودش به یک عشق فکر می کند و می پندارد که این تنها راه نجات اوست. عشق، بسیاری از نیازهای ما را برآورده می سازد، اما نه همه ی آنها را. بسیاری از نیازهای ما با تلاش فردی خودمان برآورده می شوند. اما این افسانه بیانگر این مطلب است که در عشق حقیقی همه ی نیازها برآورده می شود، از جمله نیازهایی که لازم است برای برآورده ساختن آنها خود ما به تنهایی تلاش کنیم.
ج – جذابیت جنسی همان عشق است.
بسیاری از افرادی که درگیر روابط جنسی نامشروع می شوند به این افسانه باور دارند.
عملکرد این افسانه به این صورت است که:
۱- ابتدا جاذبه ی جنسی زیادی نسبت به یک فرد پیدا می کنید.
۲- سپس براساس آن میل عمل کرده و با او مبادرت به رابطه نامشروع می کنید.
۳- از این رابطه احساس گناه می کنید.
۴- سعی می کنید خود را توجیه کنید و تصور می کنید که عاشق او هستید و به رابطه ادامه می دهید.
در این گونه روابط عنصر « تفاهم » حضور ندارد و به آن اهمیت چندانی داده نمی شود. در این رابطه افراد بدون تفاهم، زندگی جنسی و سپس زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. طبیعی است که پس از مدتی واقعیتهای زندگی مشترک ظاهر می شود و زندگی را با مشکل روبرو می سازد. ازدواج و زندگی مشترک،به جز جذابیت جنسی، به تفاهم و تعهد نیاز دارد و تفاهم مطلبی نیست که تنها به دنبال جذابیت جنسی بیاید. تفاهم نیاز به شناخت و زمان دارد.
افسانه هایی درباره ی عشق
ارسال یک پاسخ