افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند
افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند
افرادی که مناسب ازدواج هستند طبیعتاً برای ازدواج با هر فردی مناسب نیستند. به جز مناسب بودن فرد لازم است تناسب و مناسبت بین فردی نیز در میان باشد تا ازدواج موفقی صورت گیرد. اهم موارد نامناسب بین فردی یا نامناسب بودن دو نفر به قرار زیر است.
۱- تفاوت سنی زیاد با یکدیگر
تفاوت سنی زیاد بین زن و شوهر می تواند برای هر دو نفر مشکلات جدی ایجاد کند. البته معمولاً در اوایل ازدواج این مشکلات چندان زیاد به نظر نمی رسد، اما پس از گذشت چند سال به طور جدی خود را نشان خواهند داد.
تفاوت سنی در سنین پایین تر مشکلات بیشتری را ایجاد می کند، تا در سنین بالاتر. مثلاً تفاوت سنی یک مرد ۳۵ ساله با یک دختر ۲۰ ساله مشکلات بیشتری را سبب می شود، تا تفاوت سنی بین یک مرد ۵۵ ساله با یک خانم ۴۰ ساله. تفاوت سنی، زوج اول را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد؛ چرا که پختگی و سطح تجربیات آنها در مقایسه با زوج دوم از شباهت کمتری برخوردار است. یک زن چهل ساله تجربیات مشترک بیشتری با یک مرد پنجاه و پنج ساله دارد، تا یک دختر ۲۰ ساله در مقایسه با یک مرد ۳۵ ساله.
موضوع تفاوت سنی زیاد بین زن و شوهر عواقب بسیاری دارد که لازم است حتماً به آن توجه شود. برخی از مشکلات احتمالی تفاوت سنی زیاد در زیر آورده شده است.
اگر از همسر خود بزرگتر باشید.
الف – این امکان وجود دارد که حوصله ی او را نداشته باشید. این امکان وجود دارد که برخی اوقات تحمل خامی ها، بی تجربگی ها و کندی او را درباره ی مسایل زندگی نداشته باشید. در واقع ممکن است از این که شاهد باشید که او هنوز با مسایلی دست به گریبان است، که شما مدتها پیش آنها را پشت سر گذاشته اید، خسته شوید.
ب – ممکن است برای همسر خود نقش « والد » را بازی کنید. وقتی که تجربه ی بیشتری دارید، تقریباً غیرممکن است که بتوانید از پند و اندرز دادن و نصحیت کردن همسرتان چشم بپوشید. چرا که شما به خاطر سن بیشتر خود، می دانید که بهترین راه انجام کارهایی که او با آنها دست و پنجه نرم می کند، کدام است . همین باعث می شود که با همسر خود مانند « کودک » برخورد کنید. و در دام ارتباط « والد کودک » بیافتید. این ارتباط باعث خشم و انزجار او نسبت به شما و عصبانیت شما نسبت به او خواهد شد و تأثیر مخربی بر رابطه خواهد گذارد. در ضمن در رابطه ی والد کودک، جاذبه ی جنسی بین همسران به سرعت نابود خواهد شد.
ج – در رابطه قدرت بیشتری پیدا می کنید و وسوسه می شوید که همسر خود را کنترل کنید. به دلیل بالاتر بودن سن و تجربه های بیشتر و احتمالاً موفقیتهای مالی بیشتر، ممکن است همسر خود را کنترل کنید تا دست به کارهای نپخته و حساب نشده نزند.
د – ممکن است بخواهید خود را جوانتر از سن واقعی خود نشان دهید. افراد در هر سنی نیازهای خاصی دارند، اما وقتی فردی با همسری بسیار جوانتر از خودش ازدواج می کند، ممکن است از این که به نیازهای سنی خودش پاسخ دهد، دست بردارد و برای رضایت خاطر همسرش سعی کند که رفتارهای سنین پایین تر را انجام دهد.
اگر از همسر خود جوانتر باشید.
الف – این امکان وجود دارد که به او به عنوان یک الگو و آموزگار نگاه کنید. و در مقابل او احساس ضعف و حقارت کنید. وقتی همسرتان به مراتب از شما بزرگتر باشد، طبیعی است که موفق تر، با تجربه تر و از لحاظ اقتصادی با ثبات تر باشد. این موضوع می تواند فرد را به طور ناخود آگاه تحت تأثیر قرار دهد، به طوری که احساس کند همسرش از او بهتر است.
ب – ممکن است برای همسر خود نقش « کودک » را بازی کنید. وقتی که تجربه ی کمتری دارید و مشاهده می کنید که همسرتان با تجربه تر است، ممکن است به طور ناخود آگاه در مقابل او نقش « کودک » را بازی کنید، به نصیحتهای او گوش دهید و از او بخواهید یک که به شما بگوید چه بکنید و چه نکنید.
ج – ممکن است بخواهید خود را مسن تر از سن واقعی خود نشان دهید. برای اینکه تفاهم
بین خود و همسرتان را بیشتر کنید، ممکن است رفتارهای مطابق با سن خود را کنار بگذارید و مطابق میل او رفتارهای سنین بالاتر را از خود بروز دهید.
۲- تفاوت دینی (مذهبی) با یکدیگر
تفاوت دینی (مذهبی) می تواند یکی از مسأله سازترین تفاوتها باشد. تفاوت دینی در آغاز آشنایی تأثیر چندانی بر رابطه ندارد، چرا که لزومی ندارد که از دیدگاههای مذهبی یکسانی برخوردار باشیم تا از بیرون رفتن با کسی لذت ببریم. اما متأسفانه وقتی رابطه جدی تر می شود و احساسات افراد نسبت به یکدیگر قدرت می گیرد، مشکلات هم بیشتر می شود. از آنجا که دین و مذهب باورهای بنیادین ما را شکل می دهند، تفاوت در این باورهای بنیادین می تواند برای همسران بسیار مسأله ساز شود. این افراد معمولاً در سنتها و ایام تعطیل تفاوت مذهبی بین خود را به خوبی مشاهده می کنند و از همه مهمتر وقتی صحبت از بزرگ کردن بچه ها باشد، کافی است از آنها بپرسیم که دوست دارند بچه هایشان چه دین یا مذهبی داشته باشند.
۳- تفاوتهای اجتماعی، قومی و تحصیلی با یکدیگر
یکی از شرایط تحقق رابطه ی سالم، نقاط مشترکی است که دو نفر باهم دارند:
علایق مشترک، عقاید و باورهای مشترک و سوابق و سلایق مشترک. تمامی اینها در تفاهم و راحتی زندگی مشترک و کم بودن تنش سهم بسزایی دارند. این بدین معنی نیست که شما و همسرتان می باید لزوماً در مورد همه چیز توافق نظر داشته باشید، اما تفاوتهای زیاد و خارج از معمول می تواند تنش زیادی ایجاد کند و رابطه ای که از تفاهم و هماهنگی لازم برخوردار نباشد، عملاً مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت. تفاوت اجتماعی بیشتر بیانگر تفاوت طبقه اجتماعی و وضعیت اقتصادی است.
در ایران اقوام و قومیتهای زیادی زندگی می کنند. برخی از این قومیتها با دیگر قومیتها شباهت بیشتری دارند و با برخی دیگر بسیار تفاوت دارند. هرچه شباهتهای دو قوم بیشتر باشد، در ازدواج مشکلات کمتری ایجاد می شود. اما هرچه تفاوتها بیشتر باشد شاهد مشکلات بیشتری خواهیم بود.
فعالیت:
شما از چه قومیتی هستید؟
کدام یک از اقوام ایرانی با شما شباهت بیشتری دارند؟
کدام یک از اقوام ایرانی با شما تفاوت بیشتری دارند؟
مشکلات احتمالی ناشی از تفاوتهای اجتماعی، قومی و تحصیلی موارد زیر است.
الف – ممکن است دریابید که نقاط مشترک کافی ندارید. برخی از همسران از تفاوتها به سود خود استفاده می کنند. از یکدیگر می آموزند و خود را باهم هماهنگ می کنند. اما چنانچه این تفاوتها زیاد باشد، تنها سبب درگیری و احساس بیگانگی خواهد شد.
ب – ممکن است دریابید که ارزشهای کاملاً متفاوتی دارید. ارزشهای ما براساس طرز تربیت، فرهنگ قومی، سطح تحصیلات و تجارب زندگی ما شکل گرفته است. چنانچه این گونه سوابق ما به طرز فاحشی با سوابق همسر آینده ی ما متفاوت باشد، احتمالاً مشاهده خواهیم کرد که از ارزشهای کاملاً متفاوتی برخوردار هستیم.
۴-دختر دادن و دختر گرفتن از یک خانواده
در برخی از فرهنگ های ایران زمین به دختر دادن و دختر گرفتن از یک خانواده اصطلاحاً بده بستان می گویند. این گونه ازدواج ها شرایط پیچیده ای را باعث می شود. دختر دادن و گرفتن از یک خانواده به این معنی است که اعضای درجه یک یا درجه دوی یک خانواده با اعضای درجه یک یا درجه دوی خانواده ای دیگر ازدواج کنند. این ازدواج سه حالت را دربردارد.
الف – در حالت اول اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو خواهر یا دو برادر ) از یک خانواده با اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو برادر یا دو خواهر ) از خانواده ای دیگر ازدواج می کنند.
ب – در حالت دوم اعضای درجه یک (خواهر و برادر یا دو خواهر یا دو برادر ) از یک خانواده با اعضای درجه دوم (دایی، خاله، عمو، عمه و فرزندان آنها و فرزندان خواهر و برادر) از خانواد های دیگر ازدواج می کنند.
ج – در حالت سوم اعضای درجه دوم از یک خانواده با اعضای درجه دوم از خانواده ای دیگر ازدواج می کنند.
در این گونه ازدواج ها شاهد دو زوج هستیم که به طور ضربدری با هم خویشاوند هستند و این خویشاوندی گاهی درجه یک و گاهی درجه دو است. بنابراین در این گونه ازدواج ها مسائل همسران آغشته به مسائل مربوط به خویشاوندان درجه اول یا درجه دوم می شود و تمام پیچیدگی این گونه ازدواج ها از همین تداخل نشأت می گیرد. تداخل خویشاوندی با زوجیت، مسائل بسیار عدیده و پیچیده ای را به وجود می آورد. پیچیدگی مطلب زمانی به حداکثر می رسد که شاهد حالت اول از حالت های سه گانه باشیم. در حالت اول از آنجا که دو زوج هستند که به طور ضربدری خواهر /برادر یا خواهر /خواهر و یا برادر/برادر هستند، بالاترین پیچیدگی ممکن بروز پیدا می کند.
در فرهنگ عامیانه ی مردم مرکز ایران این اعتقاد وجود دارد که اگر دو خواهر از یک خانواده با دو برادر از خانواده ای دیگر ازدواج کنند یکی از زوج ها سیاه بخت می شود. هر چند ما چنین مطلبی را باور نداریم اما معتقدیم که این باور عامیانه اشاره به سختی ها و پیچیدگی های این گونه ازدواج ها دارد.
به مثال زیر توجه کنید:
علی و مریم خواهر و برادر هستند. علی با شبنم ازدواج کرد. دو سال بعد محمد بر ادر شبنم به خواستگاری مریم آمد و با او ازدواج کرد. رابطه ی علی و شبنم با هم در دو سال اول ازدواجشان خوب بود و مشکل عمده ای نداشتند. اما از زمانی که محمد و مریم با هم ازدواج کردند رابطه ی آنها متأثر از این رابطه شد. هرگاه محمد و مریم رابطه ی خوبی با هم داشتند علی و شبنم هم رابطه ی خوبی داشتند و هرگاه محمد و مریم، مشکل پیدا می کردند، علی و شبنم به بحث در مورد ایرادات خواهر و برادر دیگری می پرداختند. علی اکثراً مشکلات را ناشی از محمد و شبنم تقصیر را بیشتر از مریم می دانست. یک سال پیش مریم درخواست مهریه کرد و مسائل و مشکلات بین او و محمد افزایش قابل توجهی پیدا کرد. از آن زمان به بعد مشکلات علی و شبنم نیز افزایش قابل توجهی یافته است.
در صورتی که خود را به جای علی و شبنم قرار دهید، متوجه می شوید که آنها از یک طرف تحت فشار عاطفی مسائل و مشکلات خواهر یا برادر خود هستند و از طرف دیگر باید با همسری ارتباط برقرار کنند که او نیز تحت فشار عاطفی از جانب خواهر یا برادر خود است و در عین حال این مسائل و مشکلات به نحوی ناشی از خواهر یا برادر خود آنهاست.
و در صورتی که خود را به جای محمد و مریم قرار دهید، متوجه می شوید که آزادی عمل آنها چه قدر محدود است چرا که در عین حال که باید مشکل خودشان را حل کنند باید مراقب خواهر یا برادر خود و رابطه ی او با همسرش نیز باشند.
در فرهنگ شرقی ما که روابط خویشاوندی و صله ی ارحام اهمیت فوق العاده ای دارد، تداخل روابط زوجیت با روابط خویشاوندی و مد اخله ی خویشاوندان پیچیدگی فوق العاده ای را بر ارتباط همسران تحمیل می کند. بنابراین توصیه می شود که به این گونه ازدواج ها با دقت بسیار بیشتری نگریسته شود و حتی الامکان از این گونه ازدواج ها پرهیز شود .
۵- افرادی که از یکدیگر دور هستند.
برخی از ازدواجها در شرایطی رخ می دهد که یکی از همسران در کشوری دیگر، یا در شهر ی دیگر است که امکان ملاقات و آشنایی از نزدیک برای آنها محدود است. به خصوص در سالهای اخیر ازدواج با ایرانیان مقیم خارج کشور باعث شده است که این نوع ازدواج رواج بیشتری بیابد. دور بودن از یکدیگر شرایطی را فراهم می کند که نیاز به توجه دارد. وقتی که افراد از یکدیگر دور هستند شناخت آنها از یکدیگر یک شناخت از دور است. وقتی به آینه از نزدیک نگاه می کنیم چهر ه ی خود را به طور شفاف می بینیم، با همه جزییات و ریزه کاری ها، اما وقتی از آینه دور بایستیم و به چهره خود نگاه کنیم، جزییات چهره ی خود را نمی توانیم ببینیم، بلکه تنها کلیت آن را می بینیم. در روابط راه دور امکان شناخت جز ییات فرد وجود ندارد، تنها می توانیم کلیت فرد را بشناسیم. آشنایی و شناخت که یک جزء مهم ازدواج است، در روابط راه دور با اشکال روبرو می شود.
در روابط راه دور موارد زیر را می توان مشاهده کرد:
الف – هدف عاشق و معشوق در یک رابطه ی طبیعی این است که با یکدیگر مهربان تر و صمیمی تر شوند، اما هدف عاشق و معشوق در روابط راه دور این است که دوباره یکدیگر را ببینند.
ب – فرصت شناخت واقعی از افراد سلب می شود.
ج – از برخورد با مسایل و مشکلات اجتناب می شود. وقتی نامزدهایی که رابطه ی آنها از
راه دور است یکدیگر را می بینند، اولاً از آنجا که فرصت محدودی دارند سعی می کنند که همه چیز را به خوبی برگزار کنند و از این که در این مدت کوتاه به مسایل و مشکلات بپردازند معمولاً اجتناب می کنند.
د- تلقی آنها از تفاهم با یکدیگر معمولاً بسیار غیرواقع بینانه است. وقتی فقط چند روز بیشتر فرصت ندارند که یکدیگر را ببینند تمام وقتشان را باهم می گذرانند، به سینما، رستوران و میهمانی می روند. هیجان زیادی که در این روزها وجود دارد، باعث می شود که فکر کنند بعداً نیز در زندگی مشترک، همین شرایط تکرار خواهد شد. معمولاً این افراد وقتی برای زندگی مشترک به یک شهر یا یک کشور می روند، متوجه می شوند که شرایط واقعی چه قدر متفاوت از تجربه های اولیه آنها بوده است. به جز دور بودن در زمان آشنایی برخی از افراد دارای شرایطی هستند که پس از ازدواج برای زمان قابل توجهی از همسر خود دور هستند، افرادی که در کشتی کار می کنند یا به مأموریت های شغلی طولانی مدت می روند طبیعتاً مدت زمان قابل توجهی از همسر خود دور هستند. این گونه ازدواج ها با مسائل قابل توجهی روبرو می شود که نیاز به ویژگی های شخصیتی خاصی دارد. به هر حال در جمعیت عمومی این گونه ازدواج ها توصیه نمی شود.
افرادی که برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند
ارسال یک پاسخ